دیکشنری
Resident Program
ɹɛzɪdənt pɹogɹæm
فارسی
1
عمومی
::
برنامه مقیم
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RESETTING
RESGESTAE
RESHAPE
RESHIPMENT
RESHUFFLE
RESIDE
RESIDE IN
RESIDENCE
RESIDENCE PERMIT
RESIDENCE TIME
RESIDENCE TIME DISTRIBUTION
RESIDENCY
RESIDENT
RESIDENT BUYING OFFICE
RESIDENT ENGINEER
RESIDENT PROGRAM
RESIDENT SEGMENT
RESIDENTIAL
RESIDENTIAL APARTMENT
RESIDENTIAL AREA
RESIDENTIAL BUILDING
RESIDENTIAL DEVELOPMENTS
RESIDENTIAL EXPOSURE LEVEL
RESIDENTIAL HOME
RESIDENTIARY
RESIDENTS OF TEHRAN
RESIDENTSHIP
RESIDER
RESIDING ABROAD
RESIDUAL
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید